Monday, 21 November 2011

عشق است مهستی

ترانه ای خاطره انگیز از مهستی
http://youtu.be/GD37S2hEKx4
آواره دیوونه ام من بس کن
سرگشته ی میخونه ام من بس کن
بس کن نزن آتیش به جونم
بد کردی ای نامهربونم
من موندم و این درد دوری
خستم از این عشق و صبوری

من موندم و دل غرق به خون
تو شهر جنون
یه غریبه ی خستم
تو بی خبر از حال منی
دستم نزنی
که یه جام شکستم

دیوونه ی بی آشیونم
گریونم و محتاج مستی

بیچاره من غمگین و تنهام
دل کندم از دنیای هستی

گفتی چرا آواره ی بی آشیونم
گفتی چرا بازیچه ی دست زمونم

من اسیر تو شدم
ای که بستی پر من
داغ آتیش و نزار روی خاکستر من

رسوای بی پروا تو هستی
من حیف رسوای تو باشم
بیگانه با دنیای عشقی
حیف تو دنیای تو باشم

غم اونقده تو این صدا م بود که نخوندم
اونقد عذابم دادی ای وای که نموندم

آواره دیوونه ام من بس کن
سرگشته ی میخونه ام من بس کن
آواره دیوونه ام من بس کن
سرگشته ی میخونه ام من بس کن

No comments:

Post a Comment